معنی شهر زادگاه چرچیل

حل جدول

شهر زادگاه چرچیل

اکسفوردشر


شهر زادگاه

وطن


چرچیل

نخست وزیر انگلستان در جنگ دوم جهانی

سیاستمدار بریتانیایى


شهر زادگاه ارشمیدس

سیراکوز


شهر زادگاه هرودوت

هالیکارناس


شهر زادگاه اینشتین

اولم

لغت نامه دهخدا

چرچیل

چرچیل. [چ ِ] (اِخ) یکی از دانشمندان انگلیسی که به ایران آمده و درسال 1850م. در خرابه های شوش تحقیقات و امتحاناتی کرده است. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 56 شود.

چرچیل. [چ ِ] (اِخ) سیدنی. منشی سفارت انگلیس در ایران. مرحوم پروفسور ادوارد براون انگلیسی نام او را در کتاب تاریخ ادبیات خود چند جا ذکر کرده است. رجوع به تاریخ ادبیات ادوارد برون ج 3 ص 117 و 325 شود.

چرچیل. [چ ِ] (اِخ) سر وینستون لئونارد اسپنسر (1874- 1965م.). یکی از مردان سیاسی و نویسنده ٔ انگلیسی است. وی ارشد اولاد «لرد راندلف چرچیل » میباشد. دوران تحصیلی خود را «هارو» و «ساندهورست » گذرانیده و در سال 1895 با قشون اسپانیا همکاری کرد وبسال 1897 در هندوستان و بسال 1898 در سودان و خرطوم اقامت داشت. وی هنگامی که بعنوان خبرنگار جنگی در جنگ با«بوئر»ها شرکت کرده بود اسیر شد و در سال 1899از اسارت رهائی یافت. سپس در جنگها شرکت کرد و بالاخره در سال 1901 به اسارت «پرتریا» درآمد. چرچیل در مقابل تعرفه های تجارتی که از طرف چمبرلن پیشنهاد شده بود بطرفداران تجارت آزادپیوست. وی در سالهای 1905 تا 1908 زیر نظر «کامپل بنرمن » سمت معاونت وزارت مستعمرات را داشت و در این سمت عقیده ٔ سیاسی خود را درباره ٔ خودمختاری «ترانسوال » و «ارانژ» با قدرت و مهارت پیش برد. در سال 1908 تا 1910م. بعنوان رئیس هیئت مدیره ٔ تجارت داخل کابینه شد، سپس در سمت وزارت کشور (1910 و 1911) اداره ٔ تجارت کشور را که فاقد تشکیلات صحیح بود سر و سامان داد. در سالهای 1911 تا 1915 در مقام لرد اول دریاداری از تسریع اجرای برنامه ٔدریاداری حمایت کرد و ستاد نیروی دریائی را بمنظور همکاری این نیرو در قسمتهای استراتژی با دفتر جنگ، ایجاد کرد. سپس بعنوان لیدر اقلیت اردوکشی داردانل رااداره کرد ولی در این جنگ شکست خورد و در نتیجه گرفتار مغلوبیت سیاسی گردید (1915) و «بالفور» (نخست وزیر انگلستان و لیدر اکثریت) در سیاست بر وی غالب آمد. پس از آن در سال 1916 بادرجه ٔ کلنل در فرانسه خدمت کرد و از سال 1917 تا 1929 در مقام های گوناگونی از قبیل وزیر تدارکات، وزیر جنگ، وزیر نیروی هوائی و وزیر دارائی مشغول خدمت بودو در سمت وزارت دارائی قرضه ٔ جنگی را متعادل ساخت ووظائف صنایع و مالیه ٔ ملی را روشن کرد و درین پست خدمات مهمی انجام داد. آنگاه بعنوان لرد اول دریاداری در کابینه ٔ نویل چمبرلن داخل شد و در جنگ با آلمانها شرکت کرد و از 10 ماه مه 1940 پس از شکست در نروژ بمقام نخست وزیری انگلستان رسید. چرچیل در مقام نخست وزیری در سال 1941 با روزولت رئیس جمهور آمریکا بر روی اقیانوس ملاقات کرد و درین ملاقات بود که نقشه ٔ سیاست جهانی بنام «منشور آتلانتیک » طرح و پایه گذاری شد. وی در سال 1941 به امریکا رفت و در کنگره ٔ امریکا سخنرانی کرد و در سالهای 1942 و 1943 با روزولت در واشنگتن ملاقاتهائی بعمل آورد و درباره ٔ مسائل جنگی مذاکراتی بین آن دو صورت گرفت. همچنین در «کازابلانکا» باروزولت دیدار و مذاکره کرد. با چیانکایچک در قاهره بسال 1943 ملاقات کرد و در دسامبر 1943 میان چرچیل و روزولت و استالین در تهران پایتخت کشور ایران ملاقات تاریخی مهمی روی داد و هم در این سفر چرچیل از پادشاه ایران دیدن کرد. بار دیگر در «یالتا» و کریمه (فوریه ٔ 1945) با روزولت و استالین بمنظور تشکیل کنفرانس سیاسی و جنگی دیدار کرد و در ژوئیه 1945 با ترومن (رئیس جمهور امریکا) و استالین در «پوتسدام » ملاقات دیگری بعمل آورد. چرچیل پس از این دیدارها و شرکت در کنفرانس های تاریخی در اواخر ژوئیه ٔ 1945 بعلت موفقیت حزب کارگر در انگلستان از نخست وزیری مستعفی شد، لیکن بار دیگر در سالهای 1951 تا 1955 بعلت پیروزی حزب محافظه کار مقام نخست وزیری انگلستان به وی محول گردید ودر آن مقام تا زمان کناره گیری و تفویض سمت خود به «ایدن » انجام وظیفه میکرد. اینک چرچیل از کارهای مثبت سیاسی کناره گیری کرده به استراحت و مسافرت میپردازد، و ملت انگلیس شخص وی رابعنوان سیاستمدار بزرگ، محترم و گرامی میشمارد. از آثار نویسندگی چرچیل که از آغاز جوانی و در دوره های مختلف زندگی نوشته کتابهای متعددی چاپ و منتشر شده است که معروفترین آنها را بنام «کتاب راندولف »، «سفر افریقای من »، «آزادی و مسئله ٔ اجتماعی »، «بحران جهانی » در چهار جلد، «مجموعه ٔ سخنرانی ها»، «قدم بقدم »، «داخل جنگ » میتوان یاد کرد، گذشته از اینها یادداشتهای تاریخی او است راجع به جنگ اخیر که بصورت کتاب چاپ و منتشر شده و بزبان فارسی نیز ترجمه گردیده است.


زادگاه

زادگاه. (اِ مرکب) مولد. وطن. محل تولد. رجوع به زاد شود.

فرهنگ عمید

زادگاه

جای زاییده شدن، محل تولد، مولد، وطن، میهن، زادنگاه،

مترادف و متضاد زبان فارسی

زادگاه

زادبوم، مسقطالراس، مولد، میهن، وطن

واژه پیشنهادی

زادگاه

سرزمین مادری

موطن - میهن -سرزمین -زاد بوم-

معادل ابجد

شهر زادگاه چرچیل

789

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری